تهران - تحریریه - هادی ثروتی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی به بررسی کنش های سیاسی اخیر محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق و تحلیل راهبرد طیف اصلاحات پرداخت.

اخیرا جریانی معلوم الحال که همیشه با مردم ایران زاویه داشته و در مقاطع زمانی خاص، پشت نظام و انقلاب را خالی کرده اند و یا با اقدامات و پیشنهادات و تجویزات خویش، ضرباتی سنگین به نظام زده و فرصت ها را از نظام گرفته اند، در صددند تا با مطرح کردن خاتمی و طرح مطالبات وی، ایشان را به سر خط نظام بیاورند. اگراز پاره ای تصمیمات کلان نظام و شورای عالی امنیت ملی در خصوص خاتمی و عملکردش بگذریم ، مروری بر عملکرد ایشان و همپالگی هایش و مواضعشان در مقاطع خاص می تواند ماهیت این جریان خاص را در منظر عمومی بهتر و بیشتر، آشکار سازد. واقعیت آن است که بعد از فتنه ۸۸ و حمایت تیم اصلاحات و خاتمی از موسوی در آن فتنه و اقدامات محافظه کارانه خاتمی و مواضع قاطع نظام در برابر وی ْ موجب کینه ورزی و موضع گیری ایشان علیه نظام شده است. اگر نگرش اجمالی به عملکرد دولت روحانی بیاندازیم و عمق مشکلات اقتصادی و مدیریتی بوجود آمده ناشی از عملکرد این دولت منتصب به اصلاحاتیون و خاتمی را نظاره کنیم در می یابیم که دولت روحانی چیزی غیر از خاتمی و اصلاحات نیست، حمایتی که منکر آن هم نمی شوند .از سویی لایه ای از اصلاحاتیون (بگویید خاتمی) مدافع روحانی می شوند و برخی دیگر حساب خود را از روحانی جدا می کنند .در جایی با تمامی رسانه هایشان عاجزانه خواهان مذاکره با آمریکا می شوند و از سوی دیگر دولت روحانی در مقابله با این جماعت ْ در گوشه ی رینگ افتاده و جرات رفتن به پس و پیش را ندارد و .... نگاهی به ظهور این صحنه گردانان دولت به اصطلاح امید، نشان می دهد که این جماعت یا با اعلام حمایت خاتمی از روحانی درانتخابات ریاست جمهوری و با سهم خواهی در دولت روحانی تزریق شدند و یا با اعلام حمایت خاتمی از لیست امید بر مجلس تحمیل شدند ومجلس را بی خاصیت وفرمایشی کردند و یا در جای جای ارکان نظام ، لانه کرده اند و با رفتار خاص خویش، نه تنها مشکل نظام را حل نمی کنند بلکه بر چالش های آن می افزایند .تدابیر داهیانه این جماعت در این سالها و اون سالهای صدارت خاتمی بر همگان شناخته شده است. کیست که نداند که همزمان بافشارهای امریکا تیم اصلاحاتی با اجرای سناریوی فشار اقتصادی بر مردم قصد وادار کردن مردم در تن دادن به خواسته های این جماعت وطن فروش به امریکا را دارند. آیا اصلاحاتیون مورد حمایت خاتمی که در دولت روحانی هستند و نقش اپوزیسیون و تحمیل فشار را بر مردم بر عهده دارند و دائم با هم دعوا دارند و یا همدیگر را خنثی می کنند و یا مدیریت یکدیگر را رد می کنند و یا نمایندگان این طیف در مجلس که وکیل الدوله شده و در برابر مشکلات حادث شده بر مردم بی خیال و فارغ البال برکرسی و کالت تکیه زده اند ونقش جناب حضرت اشرف را بازی میکنند، از این طیف نیستند و یا جماعتی غیر از خاتمی هستند؟ پس یک نتیجه را می توان گرفت و آن این است که آن چه نظام و مردم در حال تحمل آن هستند، به خاطر خاتمی و عملکرد او و کینه هایی است که دارد و چون در مواجه با نظام نتوانسته حل کند، سعی بر گروکشی و کشانیدن آن به عرصه نظام را دارد. البته ایفای این نقش پیاده نظام با اصلاحاتی هاست. فاش باید گفت که بخشی از افاضات جناب خاتمی قبل از حل کردن مشکلات مردم ، شامل پیام هایی در بخش هایی خاص است که در پی صید اهدافی مطلوب می باشد و ارتباطی با حل مشکلات موجودمردم ندارد و نوعی تداعی فشار بر نظام برای تحمیل خواسته ها و گرفتن امتیاز از حاکمیت است. ما از جمله عوامل اصلی رسیدن نظام به این نقطه خاصه مشکلات اقتصادی موجود را شخص خاتمی و تیم اصلاحات می دانیم که الحق در ایفای نقش و ماموریت خود، موفق عمل کرده اند. مقام معظم رهبری (مد ظله العالی ) سالهاست که به این دولت ( و آنتی تز اصلاحات درون آن ) دستورات هدایتی و راه گشایی را صادر کرده اند، اما اینان کدام فرمان رهبری را گوش کرده اند؟ کار بست اقتصاد مقاومتی، حل مشکلات اقتصادی، اقدامات جهادی و انقلابی؟ کدام را؟ پس جناب خاتمی بهتر است در این برهه ورود نکند و با افاضات خود که بوی امتیاز خواهی می دهند، مقاصد خیرخواهانه را القا نفرمایند که از آن بوهای شرر آمیز به مشام می رسد. راستی، درخواست تحریم های فلج کننده برای مردم مظلوم ایران توسط چه کسانی و از کدام جماعت درخواست شده بود و الان وابستگان به کدام جماعتند که از امریکا درخواست می کنند که بر مردم ایران باید شوک نظامی وارد کرد تا بر سر میز مذاکره بنشینند و متقابلا چه کسانی با روزی نامه هایشان سراسیمه به ترامپ چراغ سبز نشان می دهند و بزدلانه منتظر دست بوسی امریکا می باشند. مردم بصیر و فهیم ایران این اوضاع را خوب درک می کنند و دوست و دشمن خود بخوبی می شناسند. دکتر هادی ثروتی پایان خبر/